رویِ سیاه فقر
رویِ سیاه فقر
چهره‌ای مضطرب و تیره با لباس‌های کثیف و چرک آلود در یکی از خیابان‌های مرکزی شهر، مقابل چشمانم به این طرف و آن طرف خیابان حرکت می‌کند، روی دوشش کیسه‌ای پینه دار دارد و به هریک از باکس‌های زباله که می‌رسد تا کمر داخل می‌رود و اشیایی را که دنبالش است، پیدا می‌کند…

جارچی آذربایجان/ سمیه گل محمدی؛ هرزگاهی یک دستش را بر کمر گذاشته و برای رفع خستگی قدش را صاف نگه می‌دارد، بی وقفه به جست و جوی زباله‌ها ادامه می‌دهد تا آنچه را که به دنبالش است بیابد، پلاستیک‌ها را در یگ گونی و کارتن‌ها را در گونی دیگر وصله دارش می گذارد، می خواهد از خیابانی در محدوده مرکزی شهر عبور کند، مجال خوبی است تا به بهانه همراهی در عبور از  خیابان با او همکلام شد، در جواب اینکه شرایط کاری و گذران زندگی‌تان چگونه است!

تامین امرار معاش زندگی آن هم در این شرایط اقتصادی وخیم برای پدر بیکاری که دارای سه فرزند قد و نیم‌قدی بوده بسیار سخت و طاقت فرسا است؛ این صحبت‌های مرد جوانی است که لحظاتی قبل تا کمر در باکس زباله یکی از خیابان‌های شهر فرو رفته و تعدادی زباله خشک با خود بیرون آورد و در گونی‌های وصله دارش انداخت، نزدیک‌تر که می‌شوم، می گویم می‌دانی که با کار در یکی از کارخانه‌ها می‌توانی دستمزد هرچند اندک گرفته و از این کار خطرناک و عذاب آور راحت شوی!

او با چهره‌ای غمگین و ناراحت می‌گوید: مجبورم نان چهار نفر غیر از خودم را تامین کنم، متاسفانه هیچ یک از کارخانه‌ها هم مرا استخدام نمی کنند! این را می‌گوید و دوباره خود را از دیواره فلزی باکس زباله بالا می‌کشد، به دنبال همین جریان، موضوع زباله گردی برای من خبرنگار کنجکاوی که در یک ساعت چندین نمونه را مشاهده کرده‌ام تبدیل به یک سوژه می شود…

تا خیابان بعدی کمی پیاده راه می‌روم و در این هنگام چشمم به پیرمرد گونی به دوش با سر و وضعیت نا به سامان می‌افتد، به سمتش حرکت می‌کنم و با صدای بلند می‌گویم پدر جان خسته نباشی… می‌پرسم چرا با این سن و سالت کار می‌کنی! با چهره‌ای ناراحت در حالیکه عرق پیشانی‌اش را پاک می‌کند، می‌گوید: دخترم شرایط اقتصادی را که خودت می‎بینی، مجبورم برای درمان همسرم که در بستر بیماری است چند غازی جمع کرده تا داروهایش را به موقعه تامین کنم.

وقتی زندگی بر وفق مراد نیست/ تامین هزینه‌های درمانی با زباله گردی!

احمد آقای ۶۱ ساله پس از اینکه خودش را معرفی می‌کند، ادامه می‌دهد: سی سال پیش از روستاهای تابع هشترود به تبریز آمدم تا با کسب روزی حلال کنار خانواده‌ام زندگی توام با رفاه و آسایشی داشته باشم، ولی بعد از گذشت سال‌ها یک روز مریض شدم و گوشه بیمارستان افتادم، همسر و فرزندانم هم هر آنچه که داشتیم صرف درمانم کردند، الان آهی در بساط نداریم.

احمد آقا با بیان اینکه زندگی بر وفق مراد ما نبود، امیدوارم خداوند هیچ بنده‌ای را با بیماری و بی‌پولی به امتحان نکشد، اظهار می‌کند: همین که من بهبود یافتم همسرم بیمار شد، من هم برای اینکه هزینه‌های درمانش را تامین کنم خواستم با جمع آوری ضایعات هزینه داروهایش را تامین کنم.

کاش مثل بچه پولدارها زندگی می‌کردم/ رواج پدیده زباله گردی در بین کودکان

بعد از یک ساعت چرخیدن در سطح شهر به طور اتفاقی در یکی از خیابان‌ها کودکی را می‌بینم که تا کمر سعی دارد داخل باکس زباله رود ولی قدش او را همراهی نمی‌کند، لباس‌های کثیف و چروک شده‌ای بر تن دارد و اثر زباله گردی هم در چهره‌اش کاملا مشخص است اما مودبانه پاسخ سوالاتم را می‌دهد.

نامش علی است، ۱۲ سال دارد، به گفته خودش پنج ماهی می‌شود که کار زباله‌گردی را آغاز کرده و با آن خرج خانواده‌ای را تامین می کند، علی می گوید: ما در یکی از محلات حاشیه‌ی تبریز زندگی می‌کنیم، متاسفانه پدرم در اوج همه‌گیری ویروس کرونا به دلیل عدم مراجعه به بیمارستان برای مراقبت، جانش را از دست داد، از آن روز من ماندم و دو خواهر قد و نیم قدی با یک مادر بیچاره که مجبورم برای تامین نان روزمان کار زباله گردی کنم.

علی اظهار می‌کند: کاش شغلم زباله گردی نبود و من هم مثل بچه پولدارها الان مشغول بازی با همسن و سالانم بودم و مشکلات یک خانواده را بر گردن نمی‌گرفتم…

سمیه غنی زاده، روانشناس تبریزی با بیان اینکه این روزها پدیده زباله گردی در بین کودکان رواج یافته است، اظهار می‌کند: زباله گردی یکی از بدترین مشاغلی است که این روزها بیشتر برای کسب درآمد استفاده می‌شود، گاها شاهد کودکانی به همراه پدرشان می‌شویم که کار زباله گردی می‌کند، از سر و شکل ظاهری این پدران مشخص است که معتاد هستند به نوعی می‌توان گفت این فرزندان قربانی شرایط خانوادگی شده‌اند.

پسماندهای شهری به رشد اقتصادی هر منطقه کمک می‌کند

سید هادی اسحقی، جامعه شناس تبریزی می‌گوید:پدیده زباله گردی که طی سال‌های اخیر به دلیل شرایط اقتصادی و بیکاری گسترش بیشتری پیدا کرده ؛ مساله‌ای اجتماعی است که با وجود اینکه نگاه‌های مردم بصورت عینی آن را می‌بینند اما کمتر بصورت ذهنی درگیر آن هستند، با توجه به وضعیت اقتصادی و معیشت مردم بنظر می‌رسد این مساله درگیری ذهنی مردم نیست و اینکه در این وانفسای مشکلات فعلی عده‌ای هم روزی خود را از سطل های زباله باید بگیرند، عادی شده است.

او ادامه می دهد: این مساله که اکنون کودکان، مردان و حتی در برخی شهرها زنان را درگیر خود کرده ناشی از بیکاری در جامعه است که عده‌ای از نظر معیشت و سطح درآمد به حداقل هایی رسیده‌اند که ناگزیر به چنین کارهای نازل روی آورده‌اند، در عین حال افرادی هم هستند که بدنبال گرفتاری در آسیب‌های اجتماعی ، پایگاه اجتماعی خود را از دست داده‌اند و چاره ای جز این ندارند که برای گذراندن زندگی به چنین شغل هایی روی آورند.

اسحقی با بیان اینکه زباله یا همان طلای کثیف یکی از موضوعات مربوط به حوزه اقتصادی بوده که می تواند به منبع پایدار درآمدی تبدیل شود، مطرح می‌کند: متاسفانه افرادی که نمی‌تواند جایگاه شغلی با درآمد مناسب داشته باشند از طریق شغل زباله گردی  بدون مهارت و اتلاف زمان به درآمد نسبتا قابل قبولی دست می‌یابند، باید بگویم که پسماند شهری می تواند کمک شایانی به رشد اقتصادی هر منطقه داشته و در تامین هزینه‌های شهری دخیل باشد.

تاکید بر پژوهش‌های میدانی در خصوص شغل زباله گردی

سید هادی اسحقی، جامعه شناس تبریزی تاکید می‌کند: زباله در اقتصاد به عنوان طلای کثیف مشهور است، قطعا هر پژوهش مناسبی می‌تواند به این آسیب اجتماعی کمک کرده و علت‌های موجود را مشخص کند، بهترین روش ایجاد سبک زندگی در خصوص دفع هدفمند زباله‌های خانگی و صنعتی ایجاد زیرساخت اساسی در مبدا و آموزش شهروندان با اعطای بسته‌های تشویقی و ایجاد مناطق پایلوت در این زمینه است.

سمیه غنی زاده، روانشناس تبریزی نیز اظهار می‌کند: با توجه به توزیع ناعادلانه منابع و همچنین گسترش فقر و اعتیاد با بازتولید آسیب‌های اجتماعی و همچنین با پدیده زباله گردی به عنوان یک آسیب اجتماعی جدید مواجه هستیم که بیکاری، فقر، عدم حمایت دولتی و اعتیاد از عمده دلایل زباله گردی از نگاه پژوهشگران است، لازم است ما در شهر تبریز مطالعات و پژوهش‌هایی انجام دهیم تا علت های روی آوری به این پیشه را به دست آوریم.

سود سرشار زباله به جیب چه کسانی می‌رود؟

اکثر ما تا بدین لحظه فکر می کردیم که سود سرشار زباله به جیب زباله گردان می‌رود، اصلا هم حدس نمی‌زدیم که این سود به جیب پیمانکارانی می‌رود که برای خود تشکیلاتی مجلل در گوشه‌هایی از شهر راه اندازی کرده‌اند، جالب است بدانید پیمانکاران فعال در این حوزه پلاستیک، کاغذ و… را که توسط زباله گردان جمع آوری می‌شود، به صورت انبوه در بازار به فروش می‌رساند، خلاصه آنکه پیمانکاران بابت این زباله سود‌هایی باورنکردنی به جیب می‌زنند.

آمار زباله گردان تبریزی مشخص نیست/ قرارداد ۱۰ ساله شهرداری با پیمانکار پسماند

حبیبه هراتی، سرپرست سازمان مدیریت پسماند شهرداری تبریز با بیان اینکه روزانه ۹۸۰ تن زباله در تبریز تولید می‌شود، اظهار می‌کند: تا زمانیکه پسماندهای شهری از منازل کنترل نشود شاهد پدیده زباله گردی خواهیم بود، باید بگویم که ۸۷ درصد جمع آوری پسماندها توسط مجموعه ما مکانیزه است، تفکیک‌کنندگان غیرمجاز نیز حتی یک نایلون را نمی‌گذارند باقی بماند.

وی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه  اطلاعاتی از شمار دقیق افراد زباله گرد وجود ندارد اما آنچه که عیان است بیشتر این افراد را مردان تشکیل می دهند و تعداد کودکان در این کار اندک است، ابراز می‌کند: شهروندان یا خود پسماندهایشان را به فروش می‌رسانند و یا تفکیک‌کنندگان از باکس‌های زباله جمع آوری می‌کنند به همین دلیل امکان بازیافت ۱۰۰ تن وجود ندارد.

هراتی می‌گوید: شهرداری تبریز قرارداد ۱۰ ساله با پیمانکار برای جمع آوری پسماند خشک دارد و تا زمانیکه این قرارداد به اتمام نرسیده نمیتوان کاری انجام داد.

****

تفکیک و مدیریت پسماند به طور مستقیم برعهده شهرداری‌ها بوده؛ گامی که تاکنون سست برداشته شده و بنا بر گفته مدیران ذیربط هم اکنون مدیریت پسماند در کشور نارکارآمد است و شهرداری ها تا به حال آنگونه که باید موفق عمل نکرده اند.

امیدواریم با فرهنگسازی و هماهنگی دستگاه‌های مسئول در آینده نزدیک، شاهد منظره‌های آزاردهنده در کوچه و خیابان‌ها نبوده وبا توسعه فرهنگ تفکیک زباله از مبدا با پدیده زباله گردی مواجه نباشیم.