آلودگی، تعطیلی مدارس و ادارت، و سردرگمی در تبریز/ وقتی مسئولین به آخرین لحظه می‌رسند!
آلودگی، تعطیلی مدارس و ادارت، و سردرگمی در تبریز/ وقتی مسئولین به آخرین لحظه می‌رسند!
صبح امروز، تبریز بیدار شد با هوایی که نفس کشیدن در آن به یک چالش تبدیل شده بود. آسمان خاکی، دودی که از هر طرف می‌آمد و آلودگی‌ای که بر زندگی روزمره سایه انداخته بود. اما برای هزاران خانواده که فرزندانشان را راهی مدرسه کرده بودند، خبری از تعطیلی مدارس نبود. یک ساعت بعد از اینکه بچه‌ها راهی مدارس شدند، خبری از استانداری آمد: مدارس تعطیل شدند! ادارات هم از ۹ به بعد تعطیل شوند. سوال اینجاست: چرا همیشه باید ما آخرین کسانی باشیم که از بحران‌ها مطلع می‌شویم؟!

جارچی آذربایجان؛ سمیه گل محمدی/ تبریز، شهری که همیشه با شلوغی‌ها و هیاهویش شناخته می‌شود، امروز درگیر یک بحران عجیب دیگر بود: آلودگی هوا. اما این‌بار ما با بحران تنها دست و پنجه نرم نمی‌کردیم؛ این‌بار به بحران اطلاع‌رسانی هم دچار شدیم. صبح زود، بچه‌ها با دل‌های پر از امید، راهی مدارس شدند، غافل از اینکه هوا آنقدر آلوده است که نفس کشیدن برایشان سخت خواهد بود. اما تا زمانی که پا به مدرسه گذاشتند، خبری از تعطیلی نبود. یک ساعت بعد، اعلام شد که مدارس تعطیل هستند! گویا مسئولین به محض اینکه بچه‌ها در مدرسه حاضر شدند، به یاد آوردند که آلودگی هوا واقعاً مشکلی است.

این یک مشکل تکراری است: تصمیم‌گیری‌های دیرهنگام. در تبریز و بسیاری از شهرهای دیگر، مسئولین به جای اینکه در لحظه بحران تصمیم‌گیری کنند، همیشه منتظر لحظه‌های آخر می‌مانند تا تصمیم بگیرند. و این‌جا، همانطور که همیشه بوده، مردم دچار سردرگمی و ناامیدی می‌شوند.

در هر بحرانی، اولین نیاز، سرعت در تصمیم‌گیری است. اما امروز، به وضوح نشان داده شد که در تبریز، سرعت در تصمیم‌گیری مثل سرعت حرکت یک حلزون است. وقتی آلودگی هوا به حدی رسید که دیگر نفس کشیدن در خیابان‌ها مشکل شده بود، نه تنها مدارس تعطیل نشد، بلکه حتی کسی نپرسید آیا بچه‌ها باید در چنین هوایی به مدرسه بروند؟ در حالی که خیلی از خانواده‌ها نگران بودند، هیچ‌کدام از مسئولین پیش از اینکه بچه‌ها راهی مدرسه شوند، تصمیمی برای تعطیلی نگرفتند. فقط وقتی بچه‌ها در مدرسه حضور داشتند و هوای آلوده به حد بحرانی رسید، اعلام تعطیلی به گوش رسید.

این روند، تنها یکی از نمونه‌های بارز عدم هماهنگی و تصمیم‌گیری دیرهنگام است. مردم تبریز همیشه با این حس زندگی کرده‌اند که برای هر بحران، باید منتظر “آخراش” باشند تا مسئولین به خود بیایند. این نه فقط باعث ایجاد سردرگمی می‌شود، بلکه اعتماد عمومی را نیز روز به روز کاهش می‌دهد. وقتی مردم می‌بینند که هیچ هماهنگی‌ای میان نهادهای مسئول وجود ندارد، به جایی می‌رسند که دیگر نمی‌دانند باید به چه کسی اعتماد کنند.

آمارها نشان می‌دهد که اکثر مردم دیگر به رسانه‌ها رسمی اعتماد ندارند. چرا؟ چون در بحران‌ها، اطلاع‌رسانی نه تنها به موقع نیست، بلکه گاهی حتی ناقص و متناقض است. در این وضعیت، رسانه‌های غیررسمی و شبکه‌های اجتماعی به منبع اصلی دریافت اخبار تبدیل می‌شوند. به همین دلیل است که مسئولین باید به این واقعیت توجه کنند که در دنیای امروز، به روز بودن و تصمیم‌گیری سریع دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است.

برای حل این مشکل، اولاً باید یک سیستم هماهنگ برای اطلاع‌رسانی بحران‌ها در کشور راه‌اندازی شود. مسئولین باید پیش از وقوع بحران، آماده باشند. به جای اینکه هر بار در لحظه بحران دست به دامن رسانه‌ها شوند، باید از قبل برنامه‌ریزی کرده و منابع اطلاع‌رسانی را به‌طور متمرکز و شفاف مدیریت کنند.

پیشنهاد اول: ایجاد سامانه هشدار سریع ملی برای بحران‌ها. این سامانه می‌تواند به‌طور خودکار و فوری به مردم و دستگاه‌ها اطلاع‌رسانی کند.

پیشنهاد دوم: تعیین یک سخنگوی واحد برای هر بحران، تا اطلاعات به‌طور یکپارچه و درست به مردم منتقل شود.

پیشنهاد سوم: آموزش‌های ویژه برای مدیران دستگاه‌های اجرایی در حوزه مدیریت بحران و اطلاع‌رسانی. چون در لحظات بحرانی، تصمیمات سریع و درست حیاتی هستند.

حقیقت تلخی که امروز در تبریز شاهد آن بودیم، تنها یک نمونه از مشکلات بزرگتر در مدیریت بحران است. مسئولین باید از این اشتباهات درس بگیرند و به سرعت به این نتیجه برسند که در دنیای امروز، دیگر نمی‌توان با تأخیر و سردرگمی به بحران‌ها واکنش نشان داد. اگر چنین روندی ادامه یابد، نه تنها اعتماد مردم از دست خواهد رفت، بلکه بحران‌های بعدی می‌تواند حتی خطرات بیشتری به دنبال داشته باشد.

امروز تبریز از خواب بیدار شد و بحران هوا را تجربه کرد، اما امیدواریم که مسئولین دیگر مجبور نشوند تا آخرین لحظه تصمیم بگیرند. شاید وقتش رسیده که مسئولین به این باور برسند که سرعت عمل و هماهنگی در بحران‌ها، شرط اصلی موفقیت است.